معنی حشره ‌ای سبز رنگ

واژه پیشنهادی

حشره سبز

آخوندک


سبز رنگ

مینا فام


حشره ای شکارچی

سنجاقک

فارسی به عربی

رنگ سبز

اخضر


حشره

حشره

فرهنگ فارسی هوشیار

سبز رنگ

گندمگون

فارسی به آلمانی

فرهنگ معین

حشره

(حَ شَ رَ یا رِ) [ع. حشره] (اِ.) یک فرد از رده حشرات.

فرهنگ عمید

سبز

هر چیزی که به رنگ برگ درخت و گیاه تازه باشد،
(اسم) رنگی که از ترکیب رنگ آبی و رنگ زرد به‌دست آید،
* سبز شدن: (مصدر لازم)
به رنگ سبز درآمدن، رنگ سبز به خود گرفتن: آبی که ماند در ته جو سبز می‌شود / چون خضر زینهار مکن اختیار عمر (صائب: لغت‌نامه: سبز شدن)،
[مجاز] روییدن گیاه، برآمدن گیاه از زمین،
[مجاز] برگ درآوردن درخت: هوا مسیح‌نفس گشت و خاک نافه‌گشای / درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد (حافظ: ۳۵۸)،
* سبز کردن: (مصدر متعدی)
رنگ سبز به چیزی زدن، به رنگ سبز درآوردن،
[مجاز] رویانیدن، کاشتن و رویانیدن گیاه: یک زمان چون خاک سبزت می‌کند / یک زمان پر باد و گَبْزت می‌کند (مولوی: ۵۴۵)،

معادل ابجد

حشره ‌ای سبز رنگ

863

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری